نماینده رسمی و انحصاری شرکت پدرپولدار(RICHDAD) در ایران و تنها تولید کننده و ارایه دهنده خدمات پشتیبانی
کتابها و بازیهای رابرت کیوساکی در خاورمیانه
ذخیره کردن
100,000 90,000 تومان
اضافه به سبد خرید
150,000 135,000 تومان
200,000 180,000 تومان
220,000 200,000 تومان
1,400,000 700,000 تومان
همة ما داستانهایی دربارة برنده شدن در مسابقات قرعه& کشی را شنیدهایم که افراد کاملاً تصادفی ثروتمند میشوند. برخی دیگر هم با خریدن خانه یا خریداری اماکن گوناگون در مدتزمان کوتاهی سود میکنند و ثروتمند میشوند. در مقابل نیز شنیدهایم که افراد با خرید اوراق بهادار و یا خرید سکههای طلا ضرر میکنند و همهی سود و سرمایهی خود را به یکباره از دست میدهند. حرف ما هیچکدام از چیزهایی که در بالا گفتیم نیست. ما میخواهیم روشهایی را به شما معرفی کنیم که با حذف هرگونه ضرر و زیان به میزان سود و سرمایهی بالایی دست پیدا کنید. من خودم از جمله کسانی بودم که در دوران نوجوانی به خرید و فروش طلا و سرمایهگذارای در آن علاقهمند بودم. به طوری که قبل از اینکه در زمینهی خرید و فروش املاک و مستغلات شروع به کار کنم، اقدام به خرید و فروش طلا میکردم. در سال 1972 هنگامی که 25 سال سن داشتم، سکههای طلا را میخریدم. در آن زمان هر اونس طلا 70 دلار بود. در سال 1980 قیمت هر اونس طلا به 800 دلار رسید. به خاطر سود بالا در سکههای طلا خیلی امیدوار شده بودم، اما همیشه ترسی در دل داشتم و نگران بودم که با کاهش قیمت طلا دوباره همهچیز را از دست بدهم و دوباره سرخانهی اول برگردم. شایعات فراوانی در همهجا پخش شده بود که قرار است هر اونس طلا به 2500 دلار برسد. بسیاری از سرمایهداران تحریک شدند و بیشتر سرمایهی خود را صرف خرید سکههای طلا کردند. برخی از آنها کارهای خارقالعاده و عجیبی کردند و از دیگران میلیونها دلار قرض کردند و سکههای طلا خریدند. اما من همانند آنها نبودم و همچنان محتاطانه فکر میکردم. یک سال بعد، قیمت هر اونس طلا از 800 دلار به 500 دلار کاهش پیدا کرد. این مسئله باعث شد که من تمام سکههای طلایی را که داشتم، بفروشم. از سال 1980 تا 1999 دوباره قیمت طلا اُفت کرد و به 250 دلار رسید. در خرید و فروش سکههای طلا، اگر چه سود فراوانی نکردم، اما طلا به من درسهای با ارزشی آموخت. من یاد گرفتم که در هر زمانی هرکس با هرمیزان سرمایه میتواند شکست بخورد و تمام ثروت خود را از دست بدهد. به عبارت دیگر من متوجه شدم که هرچیزی که بتواند شما را به سود بیشتر برساند، به همان اندازه میتواند شما را شکست دهد. در آن موقع ارزش بالای اطلاعات، آگاهی، بصیرت و هوش مالی را شناختم و فهمیدم که میزان ثروت هرکس به میزان آگاهی و بصیرت او از مسائل مالی بستگی دارد نه به میزان پولی که در جیب اوست.